نمیدونم بعد از چند وقت. اما بعد از خیلی وقت دوباره برگشتم. این مدت که نبودم ۳ تا پست توی ویرگول گذاشتم ولی انگار حال این ناشناس بودنم اینجا چیز دیگهاییه. اینبار هم نیومده بودم که بنویسم. فقط اومدم ببینم چه خبره؟ که یه پیام باعث شد دوباره به فکر نوشتن توی اینجا بیفتم. سحر پیام داده که اینجا چرا آپدیت نمیشه؟به احترام سحر مینویسم.
(البته سحر؛ این مدت غافل از نوشتن نبودم، بلکه فقط یادداشتهای صبحگاهی مینوشتم. اما خب جفتمون میدونیم که نوشتهای که قراره به اشتراک گذاشته بشه کیفش خیییلی بیشتره و من این مدت این کیف رو از خودم گرفتم)
اما حالا اینجا مینویسم دوباره.
بعد از خییییلییی دوری
اثرِ معکوس در زندگیِ من
دوباره شکایت از خوابگاه
مدت ,فقط ,پیام ,سحر ,مینویسم ,توی ,این مدت ,بعد از ,فقط یادداشتهای ,یادداشتهای صبحگاهی ,نبودم، بلکه
درباره این سایت