محل تبلیغات شما

یک مسئله‌ای که از وقتی گوشی هوشمند خریدم گریبان‌گیر من بوده، در درجه‌ی اول این هست که باید در شبکه‌های اجتماعی حضور داشته باشم یا نه؟ و مسئله‌ی بعدی اینه که در صورت حضور، آیا باید اپلیکیشن این شبکه‌ها رو روی گوشیم داشته باشم یا نه؟

هدف از این مطلب تصمیم گیری درباره‌ی مسئله‌ی دوم هست. در حال حاضر اپلیکیشنِ تمام شبکه‌های اجتماعی رو که در اون ها عضو هستم-تلگرام، اینستاگرام، واتس‌اپ، توییتر و فیس‌بوک- به جز فیس‌بوک، همه رو نصب شده بر روی گوشیم دارم. حالا می‌خوام بنویسم و یه سری ارزش گذاری‌ها و موشکافی‌ها انجام بدم، تا در آخر به این نتیجه برسم که می‌خوام این اپلیکیشن‌ها رو همیشه با خودم داشته باشم یا نه؟

در حال حاضر کتابی که مشغول مطالعه‌ش هستم، کتاب هنر خوب زندگی کردن» اثر رولف دوبلی هست. یکی از بخش‌های کتاب درباره‌ی اثر مع صحبت می‌کنه. زیرِ عنوان اون بخش هم نوشته شده چرا چیزهایی که قرار است برای ما زمان بخرند معمولا وقت‌مان را تلف می‌کنند؟».

اول یه خلاصه‌ای از اون بخش ارائه میدم و بعد تحلیل خودم رو خواهم نوشت.

دوبلی اول میاد و بحث رو مطرح می‌کنه که اتومبیل واقعا چقدر توی سرعت زندگی ما تاثیر داره؟ میگه که سرعت پیاده‌روی آدم ۶.۵ کیلومتر بر ساعته. یه ماشین توی اتوبان در آلمان می‌تونه ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت بره. با یه حساب کتاب و در نظر گرفتن ایست‌ها و ترافیک و چراغ قرمز و این‌ها، میانگین سرعت حرکت دوبلی با ماشینش ۴۸ کیلومتر بر ساعت هست که روی صفحه‌ی پشت فرمون ماشینش نوشته شده. اگه بخواییم خودمون حساب کنیم، اینطوریه که باید تعداد کل مسافتی(بر حسب کیلومتر) که در جاده‌ها رانندگی کردیم رو بر کل ساعات رانندگیمون تقسیم کنیم.

اما این محاسبه از نظر دوبلی اشتباهه. از نظر نویسنده‌ی کتاب عوامل دیگری‌ هم هستند که باید توی این محاسبات دخیل باشند. مثل تعداد ساعاتی که باید کار کنیم تا این ماشین رو بخریم، تعداد ساعاتی که باید کار کنیم تا پول بیمه، نگه‌داری، بنزین و قبض جریمه‌ی پارک ممنوع رو پرداخت کنیم‌ و البته زمانی که برای سر کار رفتن و انجام موارد قبلی باید صرف کنیم که گیر کردن در ترافیک هم شاملشون میشه.

یه کشیش کاتولیک در دهه‌ی هفتاد میاد این محاسبات رو برای تمام ماشین‌های آمریکا انجام میده. نتیجه‌ این میشه که میانگین سرعت یک اتومبیل آمریکایی معادل شش کیلومتر بر ساعته. تازه اون زمان جمعیت آمریکا چهل درصد کمتر از الآن ولی تعداد اتوبان‌هاش برابر با الآن بوده.

مورد دیگه‌ای که دوبلی بهش پرداخته ایمیل هست. گفته که اگه ایمیل رو به صورت مجزا بهش نگاه کنیم یه چیز فوق‌العاده‌س. میشه ظرف چند ثانیه تایپش کرد و فرستادش، اونم به صورت رایگان. اما این تمام مسئله نیست. هر نشونی ایمیل کلی اسپم جذب می‌کنه که باید مسدود بشند. بدتر از اون کلی پیام بی‌ربط توی صندوق پیام‌های شما هست که باید اون‌ها رو مطالعه کنید که ببینید نیازی هست شخصا اقدامی در ارتباط با اون‌ها انجام بدید یا نه. این خودش خیلی زمان‌بره. اگه زمانی رو هم که کار کردید تا بتونید کامپیوتر یا گوشی هوشمند بخرید تا بتونید از سرویس‌های ایمیل استفاده کنید رو هم محاسبه کنید که دیگه سر به فلک می‌کشه.

این مسئله به عنوان اثر مع شناخته میشه. اینکه ما از تکنولوژی استفاده می‌کنیم تا زمان بخریم و کارهامون رو سریع تر انجام بدیم اما برعکسِ این قضیه اتفاق می‌افته و ما زمان زیادی رو تلف می‌کنیم.

خودِ من انقدر سیاه به قضیه نگاه نمی‌کنم. مثلا وقتی ما وقت می‌ذاریم و کار می‌کنیم تا بتونیم یک کامپیوتر بخریم. اون زمان سپری شده فقط برای ایمیل نبوده. ما استفاده‌های خیلی زیادی از کامپیوتر می‌کنیم که یکی از اون‌ها ایمیل هست. و به نظر من اگر تمام زمان‌های ذخیره شده و تلف شده رو جمع جبری کنیم، می‌بینیم که در واقع سود هم کردیم.

اما در مورد زمان تلف شده در خودِ سرویس‌های ایمیل یا شبکه‌های اجتماعی مخالفتی ندارم. البته الآن ایمیل جزءِ مواردی هست که باید بوسید و بر روی چشم گذاشت. چرا که شبکه‌های اجتماعی مثل تلگرام و اینستاگرام خیلی خیلی خیلی بیشتر از ایمیل وقت رو تلف می‌کنند. غیر از اتلاف وقت فرسایش ذهنی و انحراف و ابتذال بیشتری رو هم به همراه دارند. البته منکر فایده‌ های اونها وقتی که درست ازشون استفاده بشه، نیستم. چرا که همین تلگرام بود که باعث شد من از طریق پست‌های جادی با پست‌های سحر آشنا بشم. و از طریق پست‌های سحر با مطالب محمدرضا شعبانعلی و شاهین کلانتری آشنا بشم و اگر تلگرام نبود شاید این وبلاگ و نوشتن و خیلی عواملی که روی من تاثیر گذار بود هم، نبود. به همین علت هم هست که معتقد به حضور نداشتن در این شبکه‌ها نیستم. بلکه معتقد به استفاد‌ه‌ی کنترل شده و به موقع از اون‌ها هستم. در واقع هدفم از این مطلب این هست که برای خودم تحلیل کنم استفاده‌ی درست از این شبکه‌ها یعنی چی؟

اولین چیزی که می‌خوام بهش بپردازم تعدد شبکه‌هایی هست که در داخل اون‌ها عضو هستم. در واقع می‌خوام ببینم که اگر دو شبکه‌ی اجتماعی برای من یک کار رو انجام میدند، کدوم یک از اون‌ها رو حذف کنم. در مورد توییتر، هیچ کدوم از شبکه‌های فعلی حال و هوای توییتر رو ندارند. پس دوست دارم که بمونه برای من. چرا که به نظرم می‌تونه کمک شایانی توی تثبیت هویت اجتماعی من داشته باشه. اما واتس‌اپ به نظرم در حال حاضر برای من کاربردی نداره. چرا که تلگرام وجود داره. اگر قرار باشه بین تلگرام و واتس‌اپ یکی رو انتخاب کنم که باهاش ادامه بدم و دیگری رو حذف کنم. ترجیحم اینه که توی تلگرام بمونم. مهم‌ترین علتی هم که باعث میشه این تصمیم رو بگیرم اینه که داخل تلگرام میشه بدون اینکه شماره تلفنت رو به کسی بدی یا اینکه شماره تلفن کسی رو داشته باشی، باهاش ارتباط برقرار کنی. این برای من خیلی مفید بوده. وجود کانال‌ها و فراگیرتر بودنش نسب به واتس‌اپ هم می‌تونند دلایل دیگرم باشند. در واقع واتس‌اپ چیز بیشتری نسبت به تلگرام بهم نمیده. همین هم که گاها میرم بهش سر می‌زنم حتی اگر چت هم نکنم، باعث گرفته شدن وقت من خواهد شد. پس تا وقتی که دلیل موجه و نیازی نداشته باشم که تلگرام از عهده‌ی برآوردنش بر نیاد، حذفش می‌کنم.

در مورد فیس‌بوک هم چون دوسش دارم و زمانی هم ازم نمی‌گیره کاریش ندارم و می‌ذارم که بمونه.

اما در مورد اینستاگرام شک دارم. از طرفی از استوری‌های دوستا و آشنا‌ها حالم به هم می‌خوره. بیشترش شعار، هرزه‌ی توجه بودن و مطالب واقعا بی‌ارزش و خصوصیه. از یه طرفی من دو پست توی اینستاگرام منتشر کردم که دوست ندارم پاک کنم. یعنی یه جورایی می‌خوام توی این مورد مثل محمدرضا شعبانعلی باشم. دوست دارم تاریخچه‌ی خودم رو حذف نکنم. واتس‌اپ به غیر از چت‌هایی که توش داشتم. تاریخچه‌ی خاصی برای من نداره. اما اینستاگرام رو دوست دارم که نگهش دارم تا یاد بگیرم تاریخچه‌ی خودم رو حفظ کنم. اما از اپلیکیشن هایی هست که بودنش توی تلفن همراهم برام مضر بوده و هست. چرا که وقتی از نسخه‌ی وب استفاده می‌کنم اولا پیام‌های دایرکت و خصوصی برام دیگه معنا نداره. دوما به تایم‌لاین خودم اکتفا می‌کنم. یعنی فقط پست‌هایی رو می‌بینم که از کسانیه که صفحات اون‌ها رو فالو می‌کنم. اما وقتی از اپلیکیشن استفاده می‌کنم. وسوسه میشم که سراغ صفحه‌ی Explore برم. جایی که هر پستی از هر جایی میاد. این مسئله رو دوست ندارم به دو دلیل. یکی اینکه محتوای مبتذل و به درد نخور زیادی وارد ذهنم می‌کنه. دوم اینکه وقتی واردش میشم دیگه نمی‌تونم بیام بیرون. و واقعا وقت زیادی ازم میگیره. اینه که ترجیحم بر پاک کردن این اپلیکیشن از روی گوشی و چک کردن اون فقط توی نسخه‌ی وب هست.

اما در مورد تلگرام و توییتر آیا نیاز هست که همیشه در دسترس من باشند؟

همونطور که گفتم توییر برام ارزش خاصی داره چون که می‌خوام هویت اجتماعیم رو اونجا درست کنم. و مهمتر از اون آدمایی که توی توییتر هستند معمولا قشر فهیم تری از جامعه‌اند. مهم تر از اون اینکه خیلی عکس و فیلم نقشی توی اونجا نداره. و مسئله‌ی دیگه اینکه می‌خوام روزانه حداقل یک الی سه توییت داشته باشم و ممکنه یه چیز در لحظه به ذهنم برسه و نیاز دارم که همیشه همراهم باشه.

اما تلگرام؟

زمان‌هایی که تلگرام رو از روی گوشیم پاک می‌کنم دائم به لپ‌تاپ سر می‌زنم تا تلگرام رو چک کنم. چت کردن با لپ‌تاپ هم به حالت خوابیده و روی تخت خیلی آسون نیست. برای همین سریعا تلگرام رو روی گوشی هم نصب می‌کنم تا به قول خودم برای کارام برم سر لپ‌تاپ و برای تلگرام نرم.

اما بذارید ارزش‌هام رو مرور کنم ببینم باید با تلگرام چه کار کنم؟

اگر مطالب قبلی این وبلاگ رو خونده باشید متوجه خواهید شد که من به هیچ عنوان اعتقاد به چت کردن ندارم. دلایلم رو قبلا گفتم ولی دوست دارم دوباره یه مروری بکنم.

توی چت کردن با توجه به اینکه فاکتور صدا و چهره وجود نداره خیلی جا‌ها صداقت زیر پا گذاشته میشه.

چت کردن معمولا یه کار مداوم هست. خصوصا بین دو جنس مخالف. اگر شروع کردی دیگه کاری نیست که مثلا هفته‌ای یه بار انجامش بدی. یهو به خودت میایی و می‌بینی که روزی حداقل ۳ ساعتت برای این کار تلف شده. که این مسئله یه سری بدی ها داره خودش. یکیش اینه که ما انقدر نیاز نداریم که با آدما در ارتباط باشیم. ما نیاز به خلوت داریم تا بتونیم روی خودمون تمرکز کنیم و در واقع خودشناسی کنیم. وقتی زیاد با یک نفر در ارتباط باشیم دیگه فقط دغدغه‌های خودمون رو نداریم. بلکه در جریان تک‌تک دغدغه‌های فرد دیگه‌هم هستیم. از اونجایی که معمولا چت کردن مداوم با افرادی انجام میشه که ما به راحتی نمی‌تونیم به صورت حضوری باهاشون ارتباط برقرار کنیم. در نتیجه کار خاصی هم برای حل مشکلاتشون از ما بر نمیاد. یعنی غیر از درگیری ذهنی سر دغدغه‌ها و اتلاف وقت، این احساس ناتوانی هم در ما ایجاد میشه که خودش بسیار آسیب ‌زاس. و از تمام این‌ها گذشته، ما فقط نسبت به خودمون و در درجه‌ی بعدی اعضای درجه‌یک خانواده‌مون مسئولیت داریم و مسئول حل کردن مشکلات بقیه نیستیم!

و مسئله‌ی آخر اینکه توی چت کردن سوء برداشت هم خیلی زیاده.

پس با توجه به اینکه دسترسی دائم به تلگرام موقعی که روی گوشی نصب هست، وجود داره، و دسترسی دائم احتمالا چت کردن رو خیلی بالا می‌بره پس از این لحاظ ارزش‌های من حکم می‌کنند روی گوشی این اپلیکیشن رو نداشته باشم.

اما در این جور مواقع یه چیزی به ذهن میاد که میگه "خب ممکنه یه نفر بهت نیاز داشته باشه و نتونه زنگ بزنه و پیامک هم برای اون حجم مطلبی که می‌خواد بگه صرفه‌ی اقتصادی نداره". جواب من اینه که در این مواقع اگر دسترسی به لپ‌تاپ بود که داخل لپ‌تاپ با اون فرد چت می‌کنم و اگر نبود که از نسخه‌ی وبِ تلگرام توی مرورگر گوشی استفاده می‌کنم.

در مورد مسئله‌ی زیاد رفتن سراغ لپ‌تاپ برای چت کردن و مزاحمت تلگرام موقع کار توی لپ‌تاپ(نوتیفیکشن‌هایی که مدام ظاهر میشند) هم باید بگم که تجربه به من ثابت کرده که حتی اگه توی لپ‌تاپ تلگرام رو ببندم و فقط روی گوشی تلگرام رو داشته باشم. در اینجور مواقع کنجکاویم باعث میشه تا همیشه م روشن باشه و نوتیفیکیشن های مذکور توسط گوشی مزاحمت خودشون رو داشته باشند.

و شاید بگید چرا کلا حذف نمی‌کنی و فقط از نسخه‌ی وب استفاده نمی‌کنی؟

باید بگم که دوام نمیارم و سریع روی یکی از پلتفرم ها نرم افزار رو نصب می‌کنم.

نتیجه‌ای که خودم بر اساس روحیات خودم و شرایطی که داخلش هستم گرفتم، اینه که تمامی اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی به جر توییتر رو حذف کنم.

بعد از خییییلییی دوری

اثرِ معکوس در زندگیِ من

دوباره شکایت از خوابگاه

رو ,هم ,تلگرام ,هست ,توی ,یه ,هست که ,که باید ,چت کردن ,اینه که ,در مورد

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ungannucab Kristy's page دانلود بازی و نرم افزار , اخبار موبایل| بروز وب اهم رویدادهای سینمایی استان یا مرتبط با جشنواره خدمات استحصال فلزات گرانبها كتابفــــــروشی فـــــــــــردوسی diffcontrecwatz دختر عشق supartmami irlarchaini